English    Türkçe    فارسی   

1
858-867

  • هیچ گرگی در نرفتی اندر آن ** گوسفندی هم نگشتی ز آن نشان‌‌
  • باد حرص گرگ و حرص گوسفند ** دایره‌‌ی مرد خدا را بود بند
  • همچنین باد اجل با عارفان ** نرم و خوش همچون نسیم یوسفان‌‌ 860
  • آتش ابراهیم را دندان نزد ** چون گزیده‌‌ی حق بود چونش گزد
  • ز آتش شهوت نسوزد اهل دین ** باقیان را برده تا قعر زمین‌‌
  • موج دریا چون به امر حق بتاخت ** اهل موسی را ز قبطی واشناخت‌‌
  • خاک قارون را چو فرمان در رسید ** با زر و تختش به قعر خود کشید
  • آب و گل چون از دم عیسی چرید ** بال و پر بگشاد مرغی شد پرید 865
  • هست تسبیحت بخار آب و گل ** مرغ جنت شد ز نفخ صدق دل‌‌
  • کوه طور از نور موسی شد به رقص ** صوفی کامل شد و رست او ز نقص‌‌