English    Türkçe    فارسی   

1
993-1002

  • روبه و آهو و خرگوش و شغال ** جبر را بگذاشتند و قیل و قال‌‌
  • عهدها کردند با شیر ژیان ** کاندر این بیعت نیفتد در زیان‌‌
  • قسم هر روزش بیاید بی‌‌جگر ** حاجتش نبود تقاضای دگر 995
  • قرعه بر هر که فتادی روز روز ** سوی آن شیر او دویدی همچو یوز
  • چون به خرگوش آمد این ساغر به دور ** بانگ زد خرگوش کاخر چند جور
  • انکار کردن نخجیران بر خرگوش در تاخیر رفتن بر شیر
  • قوم گفتندش که چندین گاه ما ** جان فدا کردیم در عهد و وفا
  • تو مجو بد نامی ما ای عنود ** تا نرنجد شیر رو رو زود زود
  • جواب گفتن خرگوش نخجیران را
  • گفت ای یاران مرا مهلت دهید ** تا به مکرم از بلا بیرون جهید 1000
  • تا امان یابد به مکرم جانتان ** ماند این میراث فرزندانتان‌‌
  • هر پیمبر امتان را در جهان ** همچنین تا مخلصی می‌‌خواندشان‌‌