English    Türkçe    فارسی   

2
1045-1054

  • نه سما بینی نه اختر نه وجود ** جز خدای واحد حی ودود 1045
  • یک فسانه راست آمد یا دروغ ** تا دهد مر راستیها را فروغ‏
  • حسد کردن حشم بر غلام خاص
  • پادشاهی بنده‏ای را از کرم ** بر گزیده بود بر جمله حشم‏
  • جامگی او وظیفه‏ی چل امیر ** ده یک قدرش ندیدی صد وزیر
  • از کمال طالع و اقبال و بخت ** او ایازی بود و شه محمود وقت‏
  • روح او با روح شه در اصل خویش ** پیش از این تن بوده هم پیوند و خویش‏ 1050
  • کار آن دارد که پیش از تن بده ست ** بگذر از اینها که نو حادث شده ست‏
  • کار عارف راست کاو نه احول است ** چشم او بر کشتهای اول است‏
  • آن چه گندم کاشتندش و آن چه جو ** چشم او آن جاست روز و شب گرو
  • آنچ آبست است شب جز آن نزاد ** حیله‏ها و مکرها باد است باد