English    Türkçe    فارسی   

2
1307-1316

  • خشم خود بشکن تو مشکن تیر را ** چشم خشمت خون شمارد شیر را
  • بوسه ده بر تیر و پیش شاه بر ** تیر خون آلود از خون تو تر
  • آن چه پیدا عاجز و بسته و زبون ** و آن چه ناپیدا چنان تند و حرون‏
  • ما شکاریم این چنین دامی کراست ** گوی چوگانیم چوگانی کجاست‏ 1310
  • می‏درد می‏دوزد این خیاط کو ** می‏دمد می‏سوزد این نفاط کو
  • ساعتی کافر کند صدیق را ** ساعتی زاهد کند زندیق را
  • ز انکه مخلص در خطر باشد ز دام ** تا ز خود خالص نگردد او تمام‏
  • ز انکه در راهست و ره زن بی‏حد است ** آن رهد کاو در امان ایزد است‏
  • آینه‏ی خالص نگشت او مخلص است ** مرغ را نگرفته است او مقنص است‏ 1315
  • چون که مخلص گشت مخلص باز رست ** در مقام امن رفت و برد دست‏