English    Türkçe    فارسی   

2
2178-2187

  • چون بیاید مر و را پنبه کنید ** هفته‏ای بر باغ و راغ من زنید
  • باغ چه بود جان من آن شماست ** ای شما بوده مرا چون چشم راست‏
  • وسوسه کرد و مر ایشان را فریفت ** آه کز یاران نمی‏باید شکیفت‏ 2180
  • چون به ره کردند صوفی را و رفت ** خصم شد اندر پیش با چوب زفت‏
  • گفت ای سگ صوفیی باشد که تیز ** اندر آیی باغ ما تو از ستیز
  • این جنیدت ره نمود و بایزید ** از کدامین شیخ و پیرت این رسید
  • کوفت صوفی را چو تنها یافتش ** نیم کشتش کرد و سر بشکافتش‏
  • گفت صوفی آن من بگذشت لیک ** ای رفیقان پاس خود دارید نیک‏ 2185
  • مر مرا اغیار دانستید هان ** نیستم اغیارتر زین قلتبان‏
  • این چه من خوردم شما را خوردنی است ** وین چنین شربت جزای هر دنی است‏