English    Türkçe    فارسی   

2
2520-2529

  • قابله گوید که زن را درد نیست ** درد باید درد کودک را رهی است‏ 2520
  • آن که او بی‏درد باشد ره زن است ** ز انکه بی‏دردی انا الحق گفتن است‏
  • آن انا بی‏وقت گفتن لعنت است ** آن انا در وقت گفتن رحمت است‏
  • آن انا منصور رحمت شد یقین ** آن انا فرعون لعنت شد ببین‏
  • لاجرم هر مرغ بی‏هنگام را ** سر بریدن واجب است اعلام را
  • سر بریدن چیست کشتن نفس را ** در جهاد و ترک گفتن نفس را 2525
  • آن چنان که نیش کژدم بر کنی ** تا که یابد او ز کشتن ایمنی‏
  • بر کنی دندان پر زهری ز مار ** تا رهد مار از بلای سنگسار
  • هیچ نکشد نفس را جز ظل پیر ** دامن آن نفس کش را سخت گیر
  • چون بگیری سخت آن توفیق هوست ** در تو هر قوت که آید جذب اوست‏