English    Türkçe    فارسی   

2
3638-3647

  • ور بر او خندد کسی گوید دو است ** راست دارد این سزای بد خو است‏
  • بر دروغان جمع می‏آید دروغ ** الخبیثات الخبیثین زد فروغ‏
  • دل فراخان را بود دست فراخ ** چشم کوران را عثار سنگ‏لاخ‏ 3640
  • جستن آن درخت که هر که میوه‏ی آن درخت خورد نمیرد
  • گفت دانایی برای داستان ** که درختی هست در هندوستان‏
  • هر کسی کز میوه‏ی او خورد و برد ** نه شود او پیر نه هرگز بمرد
  • پادشاهی این شنید از صادقی ** بر درخت و میوه‏اش شد عاشقی‏
  • قاصدی دانا ز دیوان ادب ** سوی هندستان روان کرد از طلب‏
  • سالها می‏گشت آن قاصد از او ** گرد هندستان برای جستجو 3645
  • شهر شهر از بهر این مطلوب گشت ** نه جزیره ماند و نه کوه و نه دشت‏
  • هر که را پرسید کردش ریشخند ** کاین که جوید جز مگر مجنون بند