English    Türkçe    فارسی   

2
90-99

  • او چو می‏خواند مرا من بنگرم ** لایق جذب‏ام و یا بد پیکرم‏ 90
  • گر لطیفی زشت را در پی کند ** تسخری باشد که او بر وی کند
  • کی ببینم روی خود را ای عجب ** تا چه رنگم همچو روزم یا چو شب‏
  • نقش جان خویش می‏جستم بسی ** هیچ می‏ننمود نقشم از کسی‏
  • گفتم آخر آینه از بهر چیست ** تا بداند هر کسی کاو چیست و کیست‏
  • آینه‏ی آهن برای پوستهاست ** آینه‏ی سیمای جان سنگین بهاست‏ 95
  • آینه‏ی جان نیست الا روی یار ** روی آن یاری که باشد ز آن دیار
  • گفتم ای دل آینه‏ی کلی بجو ** رو به دریا کار برناید به جو
  • زین طلب بنده به کوی تو رسید ** درد مریم را به خرما بن کشید
  • دیده‏ی تو چون دلم را دیده شد ** این دل نادیده غرق دیده شد