English    Türkçe    فارسی   

3
1110-1119

  • من ازیشان خیره ایشان هم ز من ** از بهاری خار ایشان من سمن 1110
  • پیششان بردم بسی جام رحیق ** سنگ شد آبش به پیش این فریق
  • دسته گل بستم و بردم به پیش ** هر گلی چون خار گشت و نوش نیش
  • آن نصیب جان بی‌خویشان بود ** چونک با خویش‌اند پیدا کی شود
  • خفته‌ی بیدار باید پیش ما ** تا به بیداری ببیند خوابها
  • دشمن این خواب خوش شد فکر خلق ** تا نخسپد فکرتش بستست حلق 1115
  • حیرتی باید که روبد فکر را ** خورده حیرت فکر را و ذکر را
  • هر که کاملتر بود او در هنر ** او بمعنی پس بصورت پیشتر
  • راجعون گفت و رجوع این سان بود ** که گله وا گردد و خانه رود
  • چونک واگردید گله از ورود ** پس فتد آن بز که پیش آهنگ بود