English    Türkçe    فارسی   

3
1307-1316

  • دم مزن تا دم زند بهر تو روح ** آشنا بگذار در کشتی نوح
  • همچو کنعان کشنا می‌کرد او ** که نخواهم کشتی نوح عدو
  • هی بیا در کشتی بابا نشین ** تا نگردی غرق طوفان ای مهین
  • گفت نه من آشنا آموختم ** من بجز شمع تو شمع افروختم 1310
  • هین مکن کین موج طوفان بلاست ** دست و پا و آشنا امروز لاست
  • باد قهرست و بلای شمع کش ** جز که شمع حق نمی‌پاید خمش
  • گفت نه رفتم برآن کوه بلند ** عاصمست آن که مرا از هر گزند
  • هین مکن که کوه کاهست این زمان ** جز حبیب خویش را ندهد امان
  • گفت من کی پند تو بشنوده‌ام ** که طمع کردی که من زین دوده‌ام 1315
  • خوش نیامد گفت تو هرگز مرا ** من بری‌ام از تو در هر دو سرا