English    Türkçe    فارسی   

3
1336-1345

  • تا که باقی تن نگردد زار ازو ** گرچه بود آن تو شو بیزار ازو
  • گفت بیزارم ز غیر ذات تو ** غیر نبود آنک او شد مات تو
  • تو همی دانی که چونم با تو من ** بیست چندانم که با باران چمن
  • زنده از تو شاد از تو عایلی ** مغتذی بی واسطه و بی حایلی
  • متصل نه منفصل نه ای کمال ** بلک بی چون و چگونه و اعتلال 1340
  • ماهیانیم و تو دریای حیات ** زنده‌ایم از لطفت ای نیکو صفات
  • تو نگنجی در کنار فکرتی ** نی به معلولی قرین چون علتی
  • پیش ازین طوفان و بعد این مرا ** تو مخاطب بوده‌ای در ماجرا
  • با تو می‌گفتم نه با ایشان سخن ** ای سخن‌بخش نو و آن کهن
  • نه که عاشق روز و شب گوید سخن ** گاه با اطلال و گاهی با دمن 1345