English    Türkçe    فارسی   

3
1470-1479

  • هیچ کس را خود ز آدم تا کنون ** کی بدست آواز صد چون ارغنون 1470
  • که بهر وعظی بمیراند دویست ** آدمی را صوت خوبش کرد نیست
  • شیر و آهو جمع گردد آن زمان ** سوی تذکیرش مغفل این از آن
  • کوه و مرغان هم‌رسایل با دمش ** هردو اندر وقت دعوت محرمش
  • این و صد چندین مرورا معجزات ** نور رویش بی جهان و در جهات
  • با همه تمکین خدا روزی او ** کرده باشد بسته اندر جست و جو 1475
  • بی زره‌بافی و رنجی روزیش ** می‌نیاید با همه پیروزیش
  • این چنین مخذول واپس مانده‌ای ** خانه کنده دون و گردون‌رانده‌ای
  • این چنین مدبر همی خواهد که زود ** بی تجارت پر کند دامن ز سود
  • این چنین گیجی بیامد در میان ** که بر آیم بر فلک بی نردبان