English    Türkçe    فارسی   

3
1487-1496

  • گاو گستاخ اندر آن خانه بجست ** مرد در جست و قوایمهاش بست
  • پس گلوی گاو ببرید آن زمان ** بی توقف بی تامل بی امان
  • چون سرش ببرید شد سوی قصاب ** تا اهابش بر کند در دم شتاب
  • عذر گفتن نظم کننده و مدد خواستن
  • ای تقاضاگر درون همچون جنین ** چون تقاضا می‌کنی اتمام این 1490
  • سهل گردان ره نما توفیق ده ** یا تقاضا را بهل بر ما منه
  • چون ز مفلس زر تقاضا می‌کنی ** زر ببخشش در سر ای شاه غنی
  • بی تو نظم و قافیه شام و سحر ** زهره کی دارد که آید در نظر
  • نظم و تجنیس و قوافی ای علیم ** بنده‌ی امر توند از ترس و بیم
  • چون مسبح کرده‌ای هر چیز را ** ذات بی تمییز و با تمییز را 1495
  • هر یکی تسبیح بر نوعی دگر ** گوید و از حال آن این بی‌خبر