English    Türkçe    فارسی   

3
1575-1584

  • جامه‌ی خواب مرا زو گستران ** تا بخسپم که سر من شد گران 1575
  • زن توقف کرد مردش بانگ زد ** کای عدو زوتر ترا این می‌سزد
  • در جامه‌ی خواب افتادن استاد و نالیدن او از وهم رنجوری
  • جامه خواب آورد و گسترد آن عجوز ** گفت امکان نه و باطن پر ز سوز
  • گر بگویم متهم دارد مرا ** ور نگویم جد شود این ماجرا
  • فال بد رنجور گرداند همی ** آدمی را که نبودستش غمی
  • قول پیغامبر قبوله یفرض ** ان تمارضتم لدینا تمرضوا 1580
  • گر بگویم او خیالی بر زند ** فعل دارد زن که خلوت می‌کند
  • مر مرا از خانه بیرون می‌کند ** بهر فسقی فعل و افسون می‌کند
  • جامه خوابش کرد و استاد اوفتاد ** آه آه و ناله از وی می‌بزاد
  • کودکان آنجا نشستند و نهان ** درس می‌خواندند با صد اندهان