English    Türkçe    فارسی   

3
1615-1624

  • چون ز خالق می‌رسید او را شمول ** بود از انفاس مرد و زن ملول 1615
  • همچنانک سهل شد ما را حضر ** سهل شد هم قوم دیگر را سفر
  • آنچنانک عاشقی بر سروری ** عاشقست آن خواجه بر آهنگری
  • هر کسی را بهر کاری ساختند ** میل آن را در دلش انداختند
  • دست و پا بی میل جنبان کی شود ** خار وخس بی آب و بادی کی رود
  • گر ببینی میل خود سوی سما ** پر دولت بر گشا همچون هما 1620
  • ور ببینی میل خود سوی زمین ** نوحه می‌کن هیچ منشین از حنین
  • عاقلان خود نوحه‌ها پیشین کنند ** جاهلان آخر بسر بر می‌زنند
  • ز ابتدای کار آخر را ببین ** تا نباشی تو پشیمان یوم دین
  • دیدن زرگر عاقبت کار را و سخن بر وفق عاقبت گفتن با مستعیر ترازو
  • آن یکی آمد به پیش زرگری ** که ترازو ده که بر سنجم زری