English    Türkçe    فارسی   

3
1679-1688

  • شحنه را غماز آگه کرده بود ** مردم شحنه بر افتادند زود
  • هم بدان‌جا پای چپ و دست راست ** جمله را ببرید و غوغایی بخاست 1680
  • دست زاهد هم بریده شد غلط ** پاش را می‌خواست هم کردن سقط
  • در زمان آمد سواری بس گزین ** بانگ بر زد بر عوان کای سگ ببین
  • این فلان شیخست از ابدال خدا ** دست او را تو چرا کردی جدا
  • آن عوان بدرید جامه تیز رفت ** پیش شحنه داد آگاهیش تفت
  • شحنه آمد پا برهنه عذرخواه ** که ندانستم خدا بر من گواه 1685
  • هین بحل کن مر مرا زین کار زشت ** ای کریم و سرور اهل بهشت
  • گفت می‌دانم سبب این نیش را ** می‌شناسم من گناه خویش را
  • من شکستم حرمت ایمان او ** پس یمینم برد دادستان او