English    Türkçe    فارسی   

3
1833-1842

  • حس را بی‌خواب خواب اندر کند ** تا که غیبیها ز جان سر بر زند
  • هم به بیداری ببینی خوابها ** هم ز گردون بر گشاید بابها
  • قصه‌ی خواندن شیخ ضریر مصحف را در رو و بینا شدن وقت قرائت
  • دید در ایام آن شیخ فقیر ** مصحفی در خانه‌ی پیری ضریر 1835
  • پیش او مهمان شد او وقت تموز ** هر دو زاهد جمع گشته چند روز
  • گفت اینجا ای عجب مصحف چراست ** چونک نابیناست این درویش راست
  • اندرین اندیشه تشویشش فزود ** که جز او را نیست اینجا باش و بود
  • اوست تنها مصحفی آویخته ** من نیم گستاخ یا آمیخته
  • تا بپرسم نه خمش صبری کنم ** تا به صبری بر مرادی بر زنم 1840
  • صبر کرد و بود چندی در حرج ** کشف شد کالصبر مفتاح الفرج
  • صبرکردن لقمان چون دید کی داود حلقه‌ها می‌ساخت از سال کردن با این نیت کی صبر از سال موجب فرج باشد
  • رفت لقمان سوی داود صفا ** دید کو می‌کرد ز آهن حلقه‌ها