English    Türkçe    فارسی   

3
1857-1866

  • که ز مصحف کور می‌خواندی درست ** گشت بی‌صبر و ازو آن حال جست
  • گفت آیا ای عجب با چشم کور ** چون همی‌خوانی همی‌بینی سطور
  • آنچ می‌خوانی بر آن افتاده‌ای ** دست را بر حرف آن بنهاده‌ای
  • اصبعت در سیر پیدا می‌کند ** که نظر بر حرف داری مستند 1860
  • گفت ای گشته ز جهل تن جدا ** این عجب می‌داری از صنع خدا
  • من ز حق در خواستم کای مستعان ** بر قرائت من حریصم همچو جان
  • نیستم حافظ مرا نوری بده ** در دو دیده وقت خواندن بی‌گره
  • باز ده دو دیده‌ام را آن زمان ** که بگیرم مصحف و خوانم عیان
  • آمد از حضرت ندا کای مرد کار ** ای بهر رنجی به ما اومیدوار 1865
  • حسن ظنست و امیدی خوش ترا ** که ترا گوید بهر دم برتر آ