English    Türkçe    فارسی   

3
19-28

  • این گهی بخشد که اجلالی شوی ** وز دغا و از دغل خالی شوی
  • تا نگویی سر سلطان را به کس ** تا نریزی قند را پیش مگس 20
  • گوش آنکس نوشد اسرار جلال ** کو چو سوسن صدزبان افتاد و لال
  • حلق بخشد خاک را لطف خدا ** تا خورد آب و بروید صد گیا
  • باز خاکی را ببخشد حلق و لب ** تا گیاهش را خورد اندر طلب
  • چون گیاهش خورد حیوان گشت زفت ** گشت حیوان لقمه‌ی انسان و رفت
  • باز خاک آمد شد اکال بشر ** چون جدا شد از بشر روح و بصر 25
  • ذره‌ها دیدم دهانشان جمله باز ** گر بگویم خوردشان گردد دراز
  • برگها را برگ از انعام او ** دایگان را دایه لطف عام او
  • رزقها را رزقها او می‌دهد ** زانک گندم بی غذایی چون زهد