English    Türkçe    فارسی   

3
198-207

  • جان جاهل زین دعا جز دور نیست ** زانک یا رب گفتنش دستور نیست
  • بر دهان و بر دلش قفلست و بند ** تا ننالد با خدا وقت گزند
  • داد مر فرعون را صد ملک و مال ** تا بکرد او دعوی عز و جلال 200
  • در همه عمرش ندید او درد سر ** تا ننالد سوی حق آن بدگهر
  • داد او را جمله ملک این جهان ** حق ندادش درد و رنج و اندهان
  • درد آمد بهتر از ملک جهان ** تا بخوانی مر خدا را در نهان
  • خواندن بی درد از افسردگیست ** خواندن با درد از دل‌بردگیست
  • آن کشیدن زیر لب آواز را ** یاد کردن مبدا و آغاز را 205
  • آن شده آواز صافی و حزین ** ای خدا وی مستغاث و ای معین
  • ناله‌ی سگ در رهش بی جذبه نیست ** زانک هر راغب اسیر ره‌زنیست