English    Türkçe    فارسی   

3
2099-2108

  • فهم آبست و وجود تن سبو ** چون سبو بشکست ریزد آب ازو
  • این سبو را پنج سوراخست ژرف ** اندرو نه آب ماند خود نه برف 2100
  • امر غضوا غضة ابصارکم ** هم شنیدی راست ننهادی تو سم
  • از دهانت نطق فهمت را برد ** گوش چون ریگست فهمت را خورد
  • همچنین سوراخهای دیگرت ** می‌کشاند آب فهم مضمرت
  • گر ز دریا آب را بیرون کنی ** بی عوض آن بحر را هامون کنی
  • بیگهست ار نه بگویم حال را ** مدخل اعواض را و ابدال را 2105
  • کان عوضها و آن بدلها بحر را ** از کجا آید ز بعد خرجها
  • صد هزاران جانور زو می‌خورند ** ابرها هم از برونش می‌برند
  • باز دریا آن عوضها می‌کشد ** از کجا دانند اصحاب رشد