English    Türkçe    فارسی   

3
2311-2320

  • هین چراکشتی بگو گاو مرا ** ابله طرار انصاف اندر آ
  • گفت من روزی ز حق می‌خواستم ** قبله را از لابه می‌آراستم
  • آن دعای کهنه‌ام شد مستجاب ** روزی من بود کشتم نک جواب
  • او ز خشم آمد گریبانش گرفت ** چند مشتی زد به رویش ناشکفت
  • رفتن هر دو خصم نزد داود علیه السلام
  • می‌کشیدش تا به داود نبی ** که بیا ای ظالم گیج غبی 2315
  • حجت بارد رها کن ای دغا ** عقل در تن آور و با خویش آ
  • این چه می‌گویی دعا چه بود مخند ** بر سر و و ریش من و خویش ای لوند
  • گفت من با حق دعاها کرده‌ام ** اندرین لابه بسی خون خورده‌ام
  • من یقین دارم دعا شد مستجاب ** سر بزن بر سنگ ای منکرخطاب
  • گفت گرد آیید هین یا مسلمین ** ژاژ بینید و فشار این مهین 2320