English    Türkçe    فارسی   

3
2386-2395

  • بعد این جمله دعا و این فغان ** گاوی اندر خانه دیدم ناگهان
  • چشم من تاریک شد نه بهر لوت ** شادی آن که قبول آمد قنوت
  • کشتم آن را تا دهم در شکر آن ** که دعای من شنود آن غیب‌دان
  • حکم کردن داود علیه السلام برکشنده‌ی گاو
  • گفت داود این سخنها را بشو ** حجت شرعی درین دعوی بگو
  • تو روا داری که من بی حجتی ** بنهم اندر شهر باطل سنتی 2390
  • این کی بخشیدت خریدی وارثی ** ریع را چون می‌ستانی حارثی
  • کسب را همچون زراعت دان عمو ** تا نکاری دخل نبود آن تو
  • آنچ کاری بدروی آن آن تست ** ورنه این بی‌داد بر تو شد درست
  • رو بده مال مسلمان کژ مگو ** رو بجو وام و بده باطل مجو
  • گفت ای شه تو همین می‌گوییم ** که همی‌گویند اصحاب ستم 2395
  • تضرع آن شخص از داوری داود علیه السلام