English    Türkçe    فارسی   

3
2439-2448

  • عامه‌ی مظلوم‌کش ظالم‌پرست ** از کمین سگشان سوی داود جست
  • روی در داود کردند آن فریق ** کای نبی مجتبی بر ما شفیق 2440
  • این نشاید از تو کین ظلمیست فاش ** قهر کردی بی‌گناهی را بلاش
  • عزم کردن داود علیه السلام به خواندن خلق بدان صحرا کی راز آشکارا کند و حجتها را همه قطع کند
  • گفت ای یاران زمان آن رسید ** کان سر مکتوم او گردد پدید
  • جمله برخیزید تا بیرون رویم ** تا بر آن سر نهان واقف شویم
  • در فلان صحرا درختی هست زفت ** شاخهااش انبه و بسیار و چفت
  • سخت راسخ خیمه‌گاه و میخ او ** بوی خون می‌آیدم از بیخ او 2445
  • خون شدست اندر بن آن خوش درخت ** خواجه راکشتست این منحوس‌بخت
  • تا کنون حلم خدا پوشید آن ** آخر از ناشکری آن قلتبان
  • که عیال خواجه را روزی ندید ** نه بنوروز و نه موسمهای عید