English    Türkçe    فارسی   

3
2591-2600

  • آن همان رنجست و این رنجی چرا ** او نشد این را و آن را شد دوا
  • گفت رنج احمقی قهر خداست ** رنج و کوری نیست قهر آن ابتلاست
  • ابتلا رنجیست کان رحم آورد ** احمقی رنجیست کان زخم آورد
  • آنچ داغ اوست مهر او کرده است ** چاره‌ای بر وی نیارد برد دست
  • ز احمقان بگریز چون عیسی گریخت ** صحبت احمق بسی خونها که ریخت 2595
  • اندک اندک آب را دزدد هوا ** دین چنین دزدد هم احمق از شما
  • گرمیت را دزدد و سردی دهد ** همچو آن کو زیر کون سنگی نهد
  • آن گریز عیسی نه از بیم بود ** آمنست او آن پی تعلیم بود
  • زمهریر ار پر کند آفاق را ** چه غم آن خورشید با اشراق را
  • قصه‌ی اهل سبا و حماقت ایشان و اثر ناکردن نصیحت انبیا در احمقان
  • یادم آمد قصه‌ی اهل سبا ** کز دم احمق صباشان شد وبا 2600