English    Türkçe    فارسی   

3
3052-3061

  • او عجب مانده که ذوق این ز چیست ** و آن عجب مانده که این در حبس کیست
  • هین چرا خشکی که اینجا چشمه هاست ** هین چرا زردی که اینجا صد دواست
  • همنشینا هین در آ اندر چمن ** گوید ای جان من نیارم آمدن
  • حکایت امیر و غلامش کی نماز باره بود وانس عظیم داشت در نماز و مناجات با حق
  • میرشد محتاج گرمابه سحر ** بانگ زد سنقر هلا بردار سر 3055
  • طاس و مندیل و گل از التون بگیر ** تابه گرمابه رویم ای ناگزیر
  • سنقر آن دم طاس و مندیلی نکو ** برگرفت و رفت با او دو بدو
  • مسجدی بر ره بد و بانگ صلا ** آمد اندر گوش سنقر در ملا
  • بود سنقر سخت مولع در نماز ** گفت ای میر من ای بنده‌نواز
  • تو برین دکان زمانی صبرکن ** تا گزارم فرض و خوانم لم یکن 3060
  • چون امام و قوم بیرون آمدند ** ازنماز و وردها فارغ شدند