English    Türkçe    فارسی   

3
3283-3292

  • آدمی را عجز و فقر آمد امان ** از بلای نفس پر حرص و غمان
  • آن غم آمد ز آرزوهای فضول ** که بدان خو کرده است آن صید غول
  • آرزوی گل بود گل‌خواره را ** گلشکر نگوارد آن بیچاره را 3285
  • وحی آمدن از حق تعالی به موسی کی بیاموزش چیزی کی استدعا کند یا بعضی از آن
  • گفت یزدان تو بده بایست او ** برگشا در اختیار آن دست او
  • اختیار آمد عبادت را نمک ** ورنه می‌گردد بناخواه این فلک
  • گردش او را نه اجر و نه عقاب ** که اختیار آمد هنر وقت حساب
  • جمله عالم خود مسبح آمدند ** نیست آن تسبیح جبری مزدمند
  • تیغ در دستش نه از عجزش بکن ** تا که غازی گردد او یا راه‌زن 3290
  • زانک کرمنا شد آدم ز اختیار ** نیم زنبور عسل شد نیم مار
  • مومنان کان عسل زنبوروار ** کافران خود کان زهری همچو مار