English    Türkçe    فارسی   

3
3316-3325

  • کای خروس عشوه‌ده چند این دروغ ** ظالمی و کاذبی و بی فروغ
  • اسپ کش گفتی سقط گردد کجاست ** کور اخترگوی و محرومی ز راست
  • گفت او را آن خروس با خبر ** که سقط شد اسپ او جای دگر
  • اسپ را بفروخت و جست او از زیان ** آن زیان انداخت او بر دیگران
  • لیک فردا استرش گردد سقط ** مر سگان را باشد آن نعمت فقط 3320
  • زود استر را فروشید آن حریص ** یافت از غم وز زیان آن دم محیص
  • روز ثالث گفت سگ با آن خروس ** ای امیر کاذبان با طبل و کوس
  • گفت او بفروخت استر را شتاب ** گفت فردایش غلام آید مصاب
  • چون غلام او بمیرد نانها ** بر سگ و خواهنده ریزند اقربا
  • این شنید و آن غلامش را فروخت ** رست از خسران و رخ را بر فروخت 3325