English    Türkçe    فارسی   

3
3384-3393

  • پادشاهی کن برو بخشا که او ** سهو کرد و خیره‌رویی و غلو
  • گفتمش این علم نه درخورد تست ** دفع پندارید گفتم را و سست 3385
  • دست را بر اژدها آنکس زند ** که عصا را دستش اژدرها کند
  • سر غیب آن را سزد آموختن ** که ز گفتن لب تواند دوختن
  • درخور دریا نشد جز مرغ آب ** فهم کن والله اعلم بالصواب
  • او به دریا رفت و مرغ‌آبی نبود ** گشت غرقه دست گیرش ای ودود
  • اجابت کردن حق تعالی دعای موسی را علیه السلام
  • گفت بخشیدم بدو ایمان نعم ** ور تو خواهی این زمان زنده‌ش کنم 3390
  • بلک جمله مردگان خاک را ** این زمان زنده کنم بهر ترا
  • گفت موسی این جهان مردنست ** آن جهان انگیز کانجا روشنست
  • این فناجا چون جهان بود نیست ** بازگشت عاریت بس سود نیست