English    Türkçe    فارسی   

3
339-348

  • من ز سهو و بی‌وفاییها بری ** سوی من آیی گمان بد بری
  • این گمان بد بر آنجا بر که تو ** می‌شوی در پیش همچون خود دوتو 340
  • بس گرفتی یار و همراهان زفت ** گر ترا پرسم که کو گویی که زفت
  • یار نیکت رفت بر چرخ برین ** یار فسقت رفت در قعر زمین
  • تو بماندی در میانه آنچنان ** بی‌مدد چون آتشی از کاروان
  • دامن او گیر ای یار دلیر ** کو منزه باشد از بالا و زیر
  • نه چو عیسی سوی گردون بر شود ** نه چو قارون در زمین اندر رود 345
  • با تو باشد در مکان و بی‌مکان ** چون بمانی از سرا و از دکان
  • او بر آرد از کدورتها صفا ** مر جفاهای ترا گیرد وفا
  • چون جفا آری فرستد گوشمال ** تا ز نقصان وا روی سوی کمال