English    Türkçe    فارسی   

3
346-355

  • با تو باشد در مکان و بی‌مکان ** چون بمانی از سرا و از دکان
  • او بر آرد از کدورتها صفا ** مر جفاهای ترا گیرد وفا
  • چون جفا آری فرستد گوشمال ** تا ز نقصان وا روی سوی کمال
  • چون تو وردی ترک کردی در روش ** بر تو قبضی آید از رنج و تبش
  • آن ادب کردن بود یعنی مکن ** هیچ تحویلی از آن عهد کهن 350
  • پیش از آن کین قبض زنجیری شود ** این که دلگیریست پاگیری شود
  • رنج معقولت شود محسوس و فاش ** تا نگیری این اشارت را بلاش
  • در معاصی قبضها دلگیر شد ** قبضها بعد از اجل زنجیر شد
  • نعط من اعرض هنا عن ذکرنا ** عیشة ضنک و نجزی بالعمی
  • دزد چون مال کسان را می‌برد ** قبض و دلتنگی دلش را می‌خلد 355