English    Türkçe    فارسی   

3
3718-3727

  • خود نباشد آفتابی را دلیل ** جز که نور آفتاب مستطیل
  • سایه کی بود تا دلیل او بود ** این بستش کع ذلیل او بود
  • این جلالت در دلالت صادقست ** جمله ادراکات پس او سابقست 3720
  • جمله ادراکات بر خرهای لنگ ** او سوار باد پران چون خدنگ
  • گر گریزد کس نیابد گرد شه ** ور گریزند او بگیرد پیش ره
  • جمله ادراکات را آرام نی ** وقت میدانست وقت جام نی
  • آن یکی وهمی چو بازی می‌پرد ** وآن دگر چون تیر معبر می‌درد
  • وان دگر چون کشتی با بادبان ** وآن دگر اندر تراجع هر زمان 3725
  • چون شکاری می‌نمایدشان ز دور ** جمله حمله می‌فزایند آن طیور
  • چونک ناپیدا شود حیران شوند ** همچو جغدان سوی هر ویران شوند