English    Türkçe    فارسی   

3
3785-3794

  • اینچنین لطفی چو نیلی می‌رود ** چونک فرعونیم چون خون می‌شود 3785
  • خون همی‌گوید من آبم هین مریز ** یوسفم گرگ از توم ای پر ستیز
  • تو نمی‌بینی که یار بردبار ** چونک با او ضد شدی گردد چو مار
  • لحم او و شحم او دیگر نشد ** او چنان بد جز که از منظر نشد
  • عزم کردن آن وکیل ازعشق کی رجوع کند به بخارا لاابالی‌وار
  • شمع مریم را بهل افروخته ** که بخارا می‌رود آن سوخته
  • سخت بی‌صبر و در آتشدان تیز ** رو سوی صدر جهان می‌کن گریز 3790
  • این بخارا منبع دانش بود ** پس بخاراییست هر کنش بود
  • پیش شیخی در بخارا اندری ** تا به خواری در بخارا ننگری
  • جز به خواری در بخارای دلش ** راه ندهد جزر و مد مشکلش
  • ای خنک آن را که ذلت نفسه ** وای آنکس را که یردی رفسه