English    Türkçe    فارسی   

3
383-392

  • مکر آن فارس چو انگیزید گرد ** آن غبارت ز استغاثت دور کرد
  • When the cunning of that Horseman has raised the dust, the dust keeps thee off from calling for aid.
  • سوی فارس رو مرو سوی غبار ** ورنه بر تو کوبد آن مکر سوار
  • Go towards the Horseman, go not towards the dust; else the cunning of the Rider will beat upon thee.
  • گفت حق آن را که این گرگش بخورد ** دید گرد گرگ چون زاری نکرد 385
  • God said, “He whom this wolf devoured, he saw the wolf’s dust; how did not he make piteous moan?”
  • او نمی‌دانست گرد گرگ را ** با چنین دانش چرا کرد او چرا
  • Did not he know the wolf’s dust? (Then), with such knowledge, why did he graze?
  • گوسفندان بوی گرگ با گزند ** می‌بدانند و بهر سو می‌خزند
  • Sheep know the smell of the harmful wolf and creep away in every direction.
  • مغز حیوانات بوی شیر را ** می‌بداند ترک می‌گوید چرا
  • The brain of animals knows the smell of the lion and bids farewell to grazing.
  • بوی شیر خشم دیدی باز گرد ** با مناجات و حذر انباز گرد
  • Thou hast smelt the lion of (God’s) wrath. Turn back! Consort with prayer and dread!
  • وا نگشتند آن گروه از گرد گرگ ** گرگ محنت بعد گرد آمد سترگ 390
  • That multitude (of Saba) did not turn back from the wolf’s dust, and after the dust the wolf of tribulation came on his might.
  • بر درید آن گوسفندان را بخشم ** که ز چوپان خرد بستند چشم
  • In wrath he tore to pieces those sheep which shut their eyes to the shepherd, Wisdom.
  • چند چوپانشان بخواند و نامدند ** خاک غم در چشم چوپان می‌زدند
  • How oft did the shepherd call them! And they came not: they were throwing the dust of resentment in the eyes of the shepherd,