English    Türkçe    فارسی   

3
4082-4091

  • که بتاسانید او را ظالمی ** بر بهانه‌ی مسجد او بد سالمی
  • تا بهانه‌ی قتل بر مسجد نهد ** چونک بدنامست مسجد او جهد
  • تهمتی بر ما منه ای سخت‌جان ** که نه‌ایم آمن ز مکر دشمنان
  • هین برو جلدی مکن سودا مپز ** که نتان پیمود کیوان را بگز 4085
  • چون تو بسیاران بلافیده ز بخت ** ریش خود بر کنده یک یک لخت لخت
  • هین برو کوتاه کن این قیل و قال ** خویش و ما را در میفکن در وبال
  • جواب گفتن مهمان ایشان را و مثل آوردن بدفع کردن حارس کشت به بانگ دف از کشت شتری را کی کوس محمودی بر پشت او زدندی
  • گفت ای یاران از آن دیوان نیم ** که ز لا حولی ضعیف آید پیم
  • کودکی کو حارس کشتی بدی ** طبلکی در دفع مرغان می‌زدی
  • تا رمیدی مرغ زان طبلک ز کشت ** کشت از مرغان بد بی خوف گشت 4090
  • چونک سلطان شاه محمود کریم ** برگذر زد آن طرف خیمه‌ی عظیم