English    Türkçe    فارسی   

3
4130-4139

  • آنچ زد بر سرو و قدش راست کرد ** و آنچ از وی نرگس و نسرین بخورد 4130
  • آنچ نی را کرد شیرین جان و دل ** و آنچ خاکی یافت ازو نقش چگل
  • آنچ ابرو را چنان طرار ساخت ** چهره را گلگونه و گلنار ساخت
  • مر زبان را داد صد افسون‌گری ** وانک کان را داد زر جعفری
  • چون در زرادخانه باز شد ** غمزه‌های چشم تیرانداز شد
  • بر دلم زد تیر و سوداییم کرد ** عاشق شکر و شکرخاییم کرد 4135
  • عاشق آنم که هر آن آن اوست ** عقل و جان جاندار یک مرجان اوست
  • من نلافم ور بلافم همچو آب ** نیست در آتش‌کشی‌ام اضطراب
  • چون بدزدم چون حفیظ مخزن اوست ** چون نباشم سخت‌رو پشت من اوست
  • هر که از خورشید باشد پشت گرم ** سخت رو باشد نه بیم او را نه شرم