English    Türkçe    فارسی   

3
4162-4171

  • می‌زند کفلیز کدبانو که نی ** خوش بجوش و بر مجه ز آتش‌کنی
  • زان نجوشانم که مکروه منی ** بلک تا گیری تو ذوق و چاشنی
  • تا غذی گردی بیامیزی بجان ** بهرخواری نیستت این امتحان
  • آب می‌خوردی به بستان سبز و تر ** بهراین آتش بدست آن آب خور 4165
  • رحمتش سابق بدست از قهر زان ** تا ز رحمت گردد اهل امتحان
  • رحمتش بر قهر از آن سابق شدست ** تا که سرمایه‌ی وجود آید بدست
  • زانک بی‌لذت نروید لحم و پوست ** چون نروید چه گدازد عشق دوست
  • زان تقاضا گر بیاید قهرها ** تا کنی ایثار آن سرمایه را
  • باز لطف آید برای عذر او ** که بکردی غسل و بر جستی ز جو 4170
  • گوید ای نخود چریدی در بهار ** رنج مهمان تو شد نیکوش دار