English    Türkçe    فارسی   

3
427-436

  • بهر گندم تخم باطل کاشتید ** و آن رسول حق را بگذاشتید
  • صحبت او خیر من لهوست و مال ** بین کرا بگذاشتی چشمی بمال
  • خود نشد حرص شما را این یقین ** که منم رزاق و خیر الرازقین
  • آنک گندم را ز خود روزی دهد ** کی توکلهات را ضایع نهد 430
  • از پی گندم جدا گشتی از آن ** که فرستادست گندم ز آسمان
  • دعوت باز بطان را از آب به صحرا
  • باز گوید بط را کز آب خیز ** تا ببینی دشتها را قندریز
  • بط عاقل گویدش ای باز دور ** آب ما را حصن و امنست و سرور
  • دیو چون باز آمد ای بطان شتاب ** هین به بیرون کم روید از حصن آب
  • باز را گویند رو رو باز گرد ** از سر ما دست دار ای پای‌مرد 435
  • ما بری از دعوتت دعوت ترا ** ما ننوشیم این دم تو کافرا