English    Türkçe    فارسی   

3
4395-4404

  • چون درین دل برق مهر دوست جست ** اندر آن دل دوستی می‌دان که هست 4395
  • در دل تو مهر حق چون شد دوتو ** هست حق را بی گمانی مهر تو
  • هیچ بانگ کف زدن ناید بدر ** از یکی دست تو بی دستی دگر
  • تشنه می‌نالد که ای آب گوار ** آب هم نالد که کو آن آب‌خوار
  • جذب آبست این عطش در جان ما ** ما از آن او و او هم آن ما
  • حکمت حق در قضا و در قدر ** کرد ما را عاشقان همدگر 4400
  • جمله اجزای جهان زان حکم پیش ** جفت جفت و عاشقان جفت خویش
  • هست هر جزوی ز عالم جفت‌خواه ** راست همچون کهربا و برگ کاه
  • آسمان گوید زمین را مرحبا ** با توم چون آهن و آهن‌ربا
  • آسمان مرد و زمین زن در خرد ** هرچه آن انداخت این می‌پرورد