English    Türkçe    فارسی   

3
443-452

  • هر صباح و هر مسا سرهنگ خاص ** می‌رسد از من همی‌جوید مناص
  • تو روا داری که آیم سوی ده ** تا در ابرو افکند سلطان گره
  • بعد از آن درمان خشمش چون کنم ** زنده خود را زین مگر مدفون کنم 445
  • زین نمط او صد بهانه باز گفت ** حیله‌ها با حکم حق نفتاد جفت
  • گر شود ذرات عالم حیله‌پیچ ** با قضای آسمان هیچند هیچ
  • چون گریزد این زمین از آسمان ** چون کند او خویش را از وی نهان
  • هرچه آید ز آسمان سوی زمین ** نه مفر دارد نه چاره نه کمین
  • آتش ار خورشید می‌بارد برو ** او بپیش آتشش بنهاده رو 450
  • ور همی طوفان کند باران برو ** شهرها را می‌کند ویران برو
  • او شده تسلیم او ایوب‌وار ** که اسیرم هرچه می‌خواهی ببار