English    Türkçe    فارسی   

3
4529-4538

  • بوی پیراهان یوسف را ندید ** آنک حافظ بود و یعقوبش کشید
  • آن شیاطین بر عنان آسمان ** نشنوند آن سر لوح غیب‌دان 4530
  • آن محمد خفته و تکیه زده ** آمده سر گرد او گردان شده
  • او خورد حلوا که روزیشست باز ** آن نه کانگشتان او باشد دراز
  • نجم ثاقب گشته حارس دیوران ** که بهل دزدی ز احمد سر ستان
  • ای دویده سوی دکان از پگاه ** هین به مسجد رو بجو رزق اله
  • پس رسول آن گفتشان را فهم کرد ** گفت آن خنده نبودم از نبرد 4535
  • مرده‌اند ایشان و پوسیده‌ی فنا ** مرده کشتن نیست مردی پیش ما
  • خود کیند ایشان که مه گردد شکاف ** چونک من پا بفشرم اندر مصاف
  • آنگهی کزاد بودیت و مکین ** مر شما را بسته می‌دیدم چنین