English    Türkçe    فارسی   

3
4646-4655

  • پس سلیمان گفت ای زیبادوی ** امر حق باید که از جان بشنوی
  • حق به من گفتست هان ای دادور ** مشنو از خصمی تو بی خصمی دگر
  • تانیاید هر دو خصم اندر حضور ** حق نیاید پیش حاکم در ظهور
  • خصم تنها گر بر آرد صد نفیر ** هان و هان بی خصم قول او مگیر
  • من نیارم رو ز فرمان تافتن ** خصم خود را رو بیاور سوی من 4650
  • گفت قول تست برهان و درست ** خصم من بادست و او در حکم تست
  • بانگ زد آن شه که ای باد صبا ** پشه افغان کرد از ظلمت بیا
  • هین مقابل شو تو و خصم و بگو ** پاسخ خصم و بکن دفع عدو
  • باد چون بشنید آمد تیز تیز ** پشه بگرفت آن زمان راه گریز
  • پس سلیمان گفت ای پشه کجا ** باش تا بر هر دو رانم من قضا 4655