English    Türkçe    فارسی   

3
471-480

  • تا پری و دیو در شیشه شود ** بلک هاروتی به بابل در رود
  • جز کسی کاندر قضا اندر گریخت ** خون او را هیچ تربیعی نریخت
  • غیر آن که در گریزی در قضا ** هیچ حیله ندهدت از وی رها
  • قصه‌ی اهل ضروان و حیلت کردن ایشان تا بی زحمت درویشان باغها را قطاف کنند
  • قصه‌ی اصحاب ضروان خوانده‌ای ** پس چرا در حیله‌جویی مانده‌ای
  • حیله می‌کردند کزدم‌نیش چند ** که برند از روزی درویش چند 475
  • شب همه شب می‌سگالیدند مکر ** روی در رو کرده چندین عمرو و بکر
  • خفیه می‌گفتند سرها آن بدان ** تا نباید که خدا در یابد آن
  • با گل انداینده اسگالید گل ** دست کاری می‌کند پنهان ز دل
  • گفت الا یعلم هواک من خلق ** ان فی نجواک صدقا ام ملق
  • گفت یغفل عن ظعین قد غدا ** من یعاین این مثواه غدا 480