English    Türkçe    فارسی   

3
4768-4777

  • بشنوی از قال های و هوی را ** کی ببینی حالت صدتوی را
  • نقش ما یکسان بضدها متصف ** خاک هم یکسان روانشان مختلف
  • همچنین یکسان بود آوازها ** آن یکی پر درد و آن پر نازها 4770
  • بانگ اسپان بشنوی اندر مصاف ** بانگ مرغان بشنوی اندر طواف
  • آن یکی از حقد و دیگر ز ارتباط ** آن یکی از رنج و دیگر از نشاط
  • هر که دور از حالت ایشان بود ** پیشش آن آوازها یکسان بود
  • آن درختی جنبد از زخم تبر ** و آن درخت دیگر از باد سحر
  • بس غلط گشتم ز دیگ مردریگ ** زانک سرپوشیده می‌جوشید دیگ 4775
  • جوش و نوش هرکست گوید بیا ** جوش صدق و جوش تزویر و ریا
  • گر نداری بو ز جان روشناس ** رو دماغی دست آور بوشناس