English    Türkçe    فارسی   

3
4778-4787

  • آن دماغی که بر آن گلشن تند ** چشم یعقوبان هم او روشن کند
  • هین بگو احوال آن خسته‌جگر ** کز بخاری دور ماندیم ای پسر
  • یافتن عاشق معشوق را و بیان آنک جوینده یابنده بود کی و من یعمل مثقال ذرة خیرا یره
  • کان جوان در جست و جو بد هفت سال ** از خیال وصل گشته چون خیال 4780
  • سایه‌ی حق بر سر بنده بود ** عاقبت جوینده یابنده بود
  • گفت پیغامبر که چون کوبی دری ** عاقبت زان در برون آید سری
  • چون نشینی بر سر کوی کسی ** عاقبت بینی تو هم روی کسی
  • چون ز چاهی می‌کنی هر روز خاک ** عاقبت اندر رسی در آب پاک
  • جمله دانند این اگر تو نگروی ** هر چه می‌کاریش روزی بدروی 4785
  • سنگ بر آهن زدی آتش نجست ** این نباشد ور بباشد نادرست
  • آنک روزی نیستش بخت و نجات ** ننگرد عقلش مگر در نادرات