English    Türkçe    فارسی   

3
499-508

  • شادمانان و شتابان سوی ده ** که بری خوردیم از ده مژده ده
  • مقصد ما را چراگاه خوشست ** یار ما آنجا کریم و دلکشست 500
  • با هزاران آرزومان خوانده است ** بهر ما غرس کرم بنشانده است
  • ما ذخیره‌ی ده زمستان دراز ** از بر او سوی شهر آریم باز
  • بلک باغ ایثار راه ما کند ** در میان جان خودمان جا کند
  • عجلوا اصحابنا کی تربحوا ** عقل می‌گفت از درون لا تفرحوا
  • من رباح الله کونوا رابحین ** ان ربی لا یحب الفرحین 505
  • افرحوا هونا بما آتاکم ** کل آت مشغل الهاکم
  • شاد از وی شو مشو از غیر وی ** او بهارست و دگرها ماه دی
  • هر چه غیر اوست استدراج تست ** گرچه تخت و ملکتست و تاج تست