English    Türkçe    فارسی   

3
54-63

  • یک زمینی خرمی با عرض و طول ** اندرو صد نعمت و چندین اکول
  • کوهها و بحرها و دشتها ** بوستانها باغها و کشتها 55
  • آسمانی بس بلند و پر ضیا ** آفتاب و ماهتاب و صد سها
  • از جنوب و از شمال و از دبور ** باغها دارد عروسیها و سور
  • در صفت ناید عجایبهای آن ** تو درین ظلمت چه‌ای در امتحان
  • خون خوری در چارمیخ تنگنا ** در میان حبس و انجاس و عنا
  • او بحکم حال خود منکر بدی ** زین رسالت معرض و کافر شدی 60
  • کین محالست و فریبست و غرور ** زانک تصویری ندارد وهم کور
  • جنس چیزی چون ندید ادراک او ** نشنود ادراک منکرناک او
  • همچنانک خلق عام اندر جهان ** زان جهان ابدال می‌گویندشان