English    Türkçe    فارسی   

3
547-556

  • بر امید زنده‌ای کن اجتهاد ** کو نگردد بعد روزی دو جماد
  • مونسی مگزین خسی را از خسی ** عاریت باشد درو آن مونسی
  • انس تو با مادر و بابا کجاست ** گر بجز حق مونسانت را وفاست
  • انس تو با دایه و لالا چه شد ** گر کسی شاید بغیر حق عضد 550
  • انس تو با شیر و با پستان نماند ** نفرت تو از دبیرستان نماند
  • آن شعاعی بود بر دیوارشان ** جانب خورشید وا رفت آن نشان
  • بر هر آن چیزی که افتد آن شعاع ** تو بر آن هم عاشق آیی ای شجاع
  • عشق تو بر هر چه آن موجود بود ** آن ز وصف حق زر اندود بود
  • چون زری با اصل رفت و مس بماند ** طبع سیر آمد طلاق او براند 555
  • از زر اندود صفاتش پا بکش ** از جهالت قلب را کم گوی خوش