English    Türkçe    فارسی   

3
598-607

  • بعد ماهی چون رسیدند آن طرف ** بی‌نوا ایشان ستوران بی علف
  • روستایی بین که از بدنیتی ** می‌کند بعد اللتیا والتی
  • روی پنهان می‌کند زیشان بروز ** تا سوی باغش بنگشایند پوز 600
  • آنچنان رو که همه رزق و شرست ** از مسلمانان نهان اولیترست
  • رویها باشد که دیوان چون مگس ** بر سرش بنشسته باشند چون حرس
  • چون ببینی روی او در تو فتند ** یا مبین آن رو چو دیدی خوش مخند
  • در چنان روی خبیث عاصیه ** گفت یزدان نسفعن بالناصیه
  • چون بپرسیدند و خانه‌ش یافتند ** همچو خویشان سوی در بشتافتند 605
  • در فرو بستند اهل خانه‌اش ** خواجه شد زین کژروی دیوانه‌وش
  • لیک هنگام درشتی هم نبود ** چون در افتادی بچه تیزی چه سود