English    Türkçe    فارسی   

3
612-621

  • گفت باشد من چه دانم تو کیی ** یا پلیدی یا قرین پاکیی
  • گفت این دم با قیامت شد شبیه ** تا برادر شد یفر من اخیه
  • شرح می‌کردش که من آنم که تو ** لوتها خوردی ز خوان من دوتو
  • آن فلان روزت خریدم آن متاع ** کل سر جاوز الاثنین شاع 615
  • سر مهر ما شنیدستند خلق ** شرم دارد رو چو نعمت خورد حلق
  • او همی‌گفتش چه گویی ترهات ** نه ترا دانم نه نام تو نه جات
  • پنجمین شب ابر و بارانی گرفت ** کاسمان از بارشش دارد شگفت
  • چون رسید آن کارد اندر استخوان ** حلقه زد خواجه که مهتر را بخوان
  • چون بصد الحاح آمد سوی در ** گفت آخر چیست ای جان پدر 620
  • گفت من آن حقها بگذاشتم ** ترک کردم آنچ می‌پنداشتم